کد مطلب:67 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:401

احکام مساقات
(مساله 2246) اگر انسان با كسی به این قسم معامله كند كه درختهای میوه ای را كه میوه آن مال خود اوست , یا اختیار میوه های آن با اوست , تا مدت معینی به آن كس واگذار كند كه تربیت نماید وآب دهد وبمقداری كه قرار می گذارند از میوه آن بردارد, این معامله را مساقات می گویند.

(مساله 2247) معامله مساقات در درختهایی كه مثل بید وچنار میوه نمی دهندصحیح نیست .

و در مثل درخت حنا كه از برگ آن یا درختی كه از گل آن استفاده می كنند صحت آن بعید نیست .

(مـسـالـه 2248) در مـعامله مساقات لازم نیست صیغه بخوانند بلكه اگر صاحب درخت به قصد مـسـاقـات آن را واگذار كند وكسی كه كار می كند بهمین قصد مشغول كار شود, معامله صحیح است .

(مـسـاله 2249) مالك و كسی كه تربیت درختها را به عهده می گیرد, باید مكلف وعاقل باشند و كـسـی آنـهـا را مـجـبور نكرده باشد و نیز باید سفیه نباشند, یعنی مال خود را در كارهای بیهوده مصرف نكنند و نیز باید مالك , از تصرف در مالش به حكم حاكم شرع ممنوع نباشد.

(مـساله 2250) مدت مساقات باید معلوم باشد و اگر اول آن را معین كنند وآخر آن را موقعی قرار دهند كه میوه آن سال بدست می آید و بحسب عادت آن موقع معلوم باشد صحیح است .

(مساله 2251) باید سهم هر كدام نصف یا ثلث حاصل ومانند اینها باشد و اگر قراربگذارند كه مثلا صد من از میوه ها مال مالك وبقیه مال كسی باشد كه كار می كندمعامله باطل است .

(مساله 2252) باید قرار مساقات را پیش از ظاهر شدن میوه بگذارند و اگر بعد ازظاهر شدن میوه وپـیش از رسیدن آن قرار بگذارند پس اگر كاری كه مثل آبیاری كه برای درخت لازم است , باقی مـانـده بـاشـد, معامله صحیح است وگرنه اشكال دارداگر چه احتیاج بكاری مانند چیدن میوه ونگهداری آن داشته باشد.

(مساله 2253) معامله مساقات در بوته خربزه وخیار و مانند اینها بنابر احتیاطصحیح نیست .

(مـساله 2254) درختی كه از آب باران یا رطوبت زمین استفاده می كند و به آبیاری احتیاج ندارد, اگر به كارهای دیگر مانند بیل زدن و كود دادن برای زیاد شدن میوه محتاج باشد, معامله مساقات در آن صحیح است .

(مساله 2255) دو نفری كه مساقات كرده اند, با رضایت یكدیگر می توانند معامله را بهم بزنند و نیز اگـر در ضمن قرارداد مساقات , شرط كنند كه هر دو یا یكی از آنان حق بهم زدن معامله را داشته باشند, مطابق قراری كه گذاشته اند, بهم زدن معامله اشكال ندارد و اگر در معامله شرطی كنند وعملی نشود, كسی كه برای نفع او شرطكرده اند, می تواند معامله را بهم بزند.

(مساله 2256) اگر مالك بمیرد, معامله مساقات بهم نمی خورد و ورثه اش بجای اوهستند.

(مـسـالـه 2257) اگـركـسـی كـه تربیت درختها به او واگذار شده بمیرد معامله مساقات باطل نـمـی شـود پـس اگـر در عقد شرط نكرده باشند كه خودش آنها را تربیت كند,ورثه اش بجای او هـسـتـنـد وچنانچه خودشان عمل را انجام ندهند واجیر هم نگیرند,حاكم شرع از مال میت اجیر مـی گـیـرد وحـاصل را بین ورثه میت و مالك قسمت می كند و اگر شرط كرده باشندكه خود او درخـتـهـا را تربیت نماید مالك با مردن اومی تواند معامله را فسخ كند یا راضی شود كه ورثه او یا كـسـی كـه آنـهـا اجـیـرش می كننددرختها را تربیت نماید بلی اگر عقد بر خصوص مساقات به مباشرت واقع شده باشد با مردن او معامله باطل می شود.

(مـسـالـه 2258) اگر شرط كند كه تمام حاصل برای مالك باشد, مساقات باطل است ومیوه مال مـالك می باشد وكسی كه كار می كند نمی تواند مطالبه اجرت نمایدولی اگر باطل بودن مساقات به جهت دیگر باشد, اگر كسی كه درختها را تربیت كرده بامر مالك كار كرده باشد مزد كارش را از مالك طلبكار است .

(مـسـاله 2259) اگر زمینی را به دیگری واگذار كند كه در آن درخت بكارد و آنچه عمل می آید مال هر دو باشد بنابر احتیاط لازم معامله باطل است , پس اگر درختهامال صاحب زمین بوده , بعد از تـربـیت هم مال اوست وباید مزد كسی كه آنها راتربیت كرده اگر بامر او كار كرده بدهد و اگر مـال كسی بوده كه آنها را تربیت كرده , بعداز تربیت هم مال اوست ومی تواند آنها را بكند ولی باید گـودالهایی را كه بواسطه كندن درختها پیدا شده پر كند و اجاره زمین را از روزی كه درختها را كـاشـتـه به صاحب زمین بدهد ومالك هم می تواند او را مجبور نماید كه درختها را بكندوچنانچه بـواسطه كندن درخت , عیبی در آن پیدا شود اگر مالك آن را كنده باشد,باید تفاوت قیمت آن را بـه صـاحـب درخت بدهد, وهیچكدام نمی تواند دیگری رامجبور نماید كه با اجاره یا بدون اجاره , درخت را در زمین باقی بگذارد.

كسانی كه نمی توانند در مال خود تصرف كنند (مـساله 2260) بچه ای كه بالغ نشده شرعا نمی تواند در مال خود تصرف كند ونشانه بالغ شدن در زن و مرد یكی از سه چیز است : اول - تمام شدن پانزده سال قمری در مرد و نه سال قمری در زن .

دوم - روییدن موی درشت زیر شكم بالای عورت .

سوم - بیرون آمدن منی .

(مـساله 2261) روییدن موی درشت در صورت وپشت لب و در سینه وزیر بغل ودرشت شدن صدا ومانند اینها نشانه بالغ شدن نیست , مگر آن كه انسان بواسطه اینها به بالغ شدن یقین كند.

(مساله 2262) دیوانه و سفیه یعنی : كسی كه مال خود را در كارهای بیهوده مصرف می كند وكسی كـه بـواسـطـه افـلاس حاكم شرع او را از تصرف در مالش منع كرده باشدنمی توانند در مال خود تصرف نمایند.

(مـساله 2263) كسی كه گاهی عاقل وگاهی دیوانه است , تصرفی كه موقع دیوانگی در مال خود می كند صحیح نیست .

(مـسـالـه 2264) انـسـان می تواند در مرضی كه به آن مرض از دنیا می رود, هر قدر ازمال خود را بمصرف خود وعیال ومهمان وكارهایی كه اسراف شمرده نمی شودبرساند و نیز اگر مال خود را به قـیـمت بفروشد, یا اجاره دهد اشكال ندارد بلكه اگرمثلا مال خود را به كسی ببخشد یا ارزانتر از قـیمت بفروشد بنابر اقوی تصرف اوصحیح است اگرچه در تمام مال باشد و محتاج به اجازه ورثه نیست .